خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Gnosis: An Esoteric Tradition of Mystical Visions and Unions

توضیحاتی در مورد کتاب

» […] اهمیت تخیل فعال برای تاریخ دین باید ارزیابی شود. چندین حدس و گمان جالب ارائه شده است. یونگ مدعی استفاده از تخیل فعال در گنوستیک، کیمیاگری، تمرین‌های روحانی سنت ایگناتیوس لویولا، و فریدریش نیچه چنین گفت زرتشت بود. هانری کوربین در عرفان اسلامی اسماعیلیسم قرون وسطی، عرفان نو ارسطویی ابن سینا و تصوف الهیاتی موردی برای تخیل فعال مطرح کرد. آنتوان فایور پیشنهاد کرده است که ترکیبی از عرفان و تخیل فعال بخشی از باطنی گرایی غربی از زمان نظام مند شدن آن در رنسانس ایتالیا بوده است. فرهنگ غربی. از آنجایی که من یونگی نیستم، موضوع را هم از نظر روش و هم از منظر مفهوم سازی مجدد کرده ام. یافته های تاریخی من همچنان اکتشافی است. امیدوارم بتوانم گرایش های اصلی تاریخ را شناسایی کرده باشم، اما در این مرحله از تحقیق، همه نتایج باید موقتی در نظر گرفته شوند. من داده هایی را که به طور اتفاقی پیدا کردم ذکر کرده ام. باید نادیده‌گیری‌هایی، کوچک و بزرگ وجود داشته باشد.

تز من این است که استفاده زوجی از تجربیات رویایی و واحد، که بیشتر وابسته به تخیل فعال است، عرفان، «دانش» را در عرفان تشکیل می‌دهد. هسته خط سیر عرفانی در باطن گرایی غربی از اواخر دوران باستان تا دوران مدرن. هیچ کس پیش از این سابقه رویایی در غرب را ننوشته است. کمتر کسی گفته است که عرفای غربی، که برخی از آنها هم بینش ها و هم اتحادها را تجربه کرده اند، هرگز سنت دوگانه را ساخته اند. شواهدی که محققان اغلب آنها را حاشیه ای یا حاشیه ای برای تاریخ عمومی عرفان غربی تلقی کرده اند یا در بهترین حالت به عنوان کنجکاوی های جزئی یا عجیب و غریب مطرح کرده اند، در اینجا به عنوان یک مسیر مجزا ارائه شده است. اثبات من که چنین سنتی وجود داشته است، از بسیاری جهات، به اندازه شناسایی آن به عنوان عرفان مهم است.

به عقیده من، استفاده عرفانی از تخیل فعال تقریباً از همان مسیرهایی منتقل شده است که فلسفه یونانی. و علم: در اوایل اسلام، جایی که آنها قبل از عبور از یهودیت قرون وسطی به طور قابل توجهی توسعه یافتند، که پیش از انتقال این سنت به غرب لاتین، جایی که gnosis برای اولین بار وارد کیمیا شد، سهم مهمی داشت. […]« (از پیشگفتار)