خرید و دانلود نسخه کامل کتاب The Toilers of the Sea

توضیحاتی در مورد کتاب

Classics Illustrated، 1947. — 50 صفحه.

زنی به همراه پسرش گیلیات به گورنزی می‌آیند و خانه‌ای می‌خرند که گفته می‌شود جن زده است. پسر بزرگ می شود، زن می میرد. گیلیات ماهیگیر و ملوان خوبی می شود. مردم معتقدند که او یک جادوگر است.

در گورنزی نیز یک ملوان سابق به نام مس لتیری، صاحب اولین کشتی بخار جزیره -دورانده- و او زندگی می کند. خواهرزاده دروشت یک روز، نزدیک کریسمس، وقتی به کلیسا می رود، گیلیات را در جاده پشت سر خود می بیند و نام او را روی برف می نویسد. او این را می بیند و با ژست او دچار وسواس می شود. به مرور زمان عاشق او می‌شود و می‌رود تا در نزدیکی خانه‌اش با کیپ بنوازد.

سیور کلوبین، کاپیتان مورد اعتماد دوراند، نقشه‌ای را برای غرق کردن کشتی تنظیم می‌کند. کشتی در صخره های هانویز و فرار با کشتی قاچاقچیان اسپانیایی، تاماولیپاس. او با رنتین، کلاهبرداری که سال ها پیش مقدار زیادی پول از مس لتیری دزدیده بود، ارتباط برقرار می کند. کلوبین با اسلحه پول را از رانتین می گیرد.

در مه غلیظ، کلوبین به سمت صخره های هانویس حرکت می کند و از آنجا می تواند به راحتی به ساحل شنا کند، با قاچاقچیان روبرو شود و ناپدید شود. ، ظاهر غرق شده را ترک می کند. در عوض، او راه خود را گم می کند و به سمت صخره های Douvres که بسیار دورتر از ساحل هستند، حرکت می کند. او که در کشتی تنها می ماند، ترسیده است، اما یک کاتر را می بیند و برای گرفتن آن به داخل آب می پرد. در آن لحظه احساس می‌کند که پای او گرفته شده و به پایین کشیده شده است.

همه در گورنزی از غرق شدن کشتی مطلع می‌شوند. مس لتیری به دنبال بازگرداندن موتور دوراند است. خواهرزاده او اعلام می کند که با نجات دهنده موتور ازدواج خواهد کرد و مس لتیری قسم می خورد که با دیگری ازدواج نخواهد کرد. گیلیات بلافاصله ماموریت را بر عهده می گیرد و با تحمل گرسنگی، تشنگی و سرما سعی می کند موتور را از خرابه رها کند. در نبرد با اختاپوس، او اسکلت کلوبین و پول های دزدیده شده را در ته دریا پیدا می کند.

در نهایت موفق می شود موتور را به Lethierry برگرداند. که بسیار خشنود است و آماده است به قول خود عمل کند. گیلیات به عنوان نجات دهنده در مقابل مردم ظاهر می شود، اما او از ازدواج با دروشت امتناع می ورزد زیرا او را در حال پذیرفتن پیشنهاد ازدواجی که توسط Ebenezer Caudry، کشیش جوانی که اخیراً به جزیره آمده بود، دیده بود. او عروسی عجولانه آنها را ترتیب می دهد و به آنها کمک می کند تا با کشتی بادبانی کشمیر فرار کنند. در پایان، با تمام رویاهایش به هم ریخته، تصمیم می گیرد که منتظر جزر و مد نشسته روی صندلی گیلد هولم اور (صخره ای در دریا) بماند و در حالی که ناپدید شدن کشمیر را در افق تماشا می کند غرق می شود.