خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Meaning and Moral Order: Explorations in Cultural Analysis

توضیحاتی در مورد کتاب

این اثر یک جامعه‌شناس از دانشگاه پرینستون است که عمدتاً در مطالعات مبتنی بر جامعه‌شناسی دین، به‌ویژه فرقه‌های پروتستان در ایالات متحده آمریکا تخصص دارد. با این حال، این اثر فقط به صورت پیرامونی در مورد جامعه شناسی دین است. این بیشتر مطالعه روش شناسی های مختلف برای مطالعه فرهنگ ها است. به گفته نویسنده (ص. xi)، “این جلد عمدتاً برای کسانی طراحی شده است که علاقه مشترکی به پیگیری دقیق مطالعه فرهنگ دارند.”

تصوری از معنای مقصود نویسنده از اصطلاح متغییر «فرهنگ» در بیانیه او (ص 4) نشان داده می شود که «تعریفی که در این مجلد مکرراً به کار خواهد رفت، فرهنگ را صرفاً جنبه نمادین- بیانگر درک می کند. رفتار اجتماعی.» (نوشته‌های مورب نویسنده.) به طور خاص، نویسنده می‌گوید (ص 10) که جلد حاضر «شامل مجموعه‌ای از کاوش‌هاست که به برخی از مسائل اصلی در تحلیل فرهنگی می‌پردازد: مسئله معنا، ماهیت نظم اخلاقی، خصلت و نقش تشریفات در نمایش نظم اخلاقی و نقش دولت به عنوان منبع تولید و نهادینه سازی ایدئولوژیک.»

نویسنده خود را در طول اثر با در نظر داشتن چهار رویکرد اساسی برای مطالعه فرهنگ ها راهنمایی می کند. او اینها را دیدگاههای ذهنی، ساختاری، دراماتورژیک و نهادی می نامد.

گفته می شود که دیدگاه ذهنی در جامعه شناسی یک دیدگاه غالب بوده است. نمونه آن مطالعات بر اساس نظرسنجی از افکار عمومی، مصاحبه های فردی و موارد مشابه است. نویسنده اشاره می کند که این دیدگاه از کمبود شواهد قابل مشاهده ای رنج می برد که در علوم اجتماعی به دنبال آن هستند.

در دیدگاه ساختارگرایانه گفته می‌شود که عناصر فرهنگ «به عنوان موجودیت‌های نسبتاً خودمختار در نظر گرفته می‌شوند» (ص 12). گفته می‌شود که این امر تا حدودی مستلزم جدایی ساختارهای جوامع از دیدگاه‌های ذهنی افراد، و همچنین از شرایط اجتماعی گسترده‌تر است که بر اجزای سازمانی و روابط در جوامع متمرکز نیست.

نویسنده می‌گوید رویکرد دراماتورژیک «بر ویژگی‌های بیانی یا ارتباطی فرهنگ تمرکز دارد.» (ص 13) این نشان می‌دهد که نوعی تعامل بین ساختارهای اجتماعی در نظر گرفته شده به خودی خود و مفاهیم نظم‌های اخلاقی – در زندگی اجتماعی «آنچه درست است انجام شود و چه چیزی معقول است» (ص 14).

در نهایت، گفته می شود که دیدگاه نهادی عناصر بیشتری را به رویکرد دراماتورژیک اضافه می کند. نویسنده می‌گوید: «در اینجا، فرهنگ نه تنها به‌عنوان مجموعه‌ای الگودار از عناصر (مانند رویکرد ساختاری) که چیزی را درباره نظم اخلاقی (مانند رویکرد دراماتورژیک) بیان می‌کند، بلکه به‌عنوان متشکل از بازیگران در نظر گرفته می‌شود. و سازمان‌هایی که به منابع نیاز دارند و به نوبه خود بر توزیع منابع تأثیر می‌گذارند.» (ص 15) در طول کتاب مشخص می‌شود که نویسنده، با این آخرین، تأثیرات مارکسیستی بر تفسیر جوامع و آنها را در نظر دارد. فرهنگ ها

به منظور ردیابی برخی از تاریخچه رویکردهای تحلیل فرهنگی، نویسنده طبقه بندی متفاوتی را اتخاذ می کند که نمونه ای از آن توسط برخی از جامعه شناسان برجسته است. گفته می شود یکی از این رویکردها، که نویسنده آن را سنت «کلاسیک» می نامد، توسط نویسندگانی مانند مارکس، وبر و دورکیم به بهترین شکل نشان داده شده است. سنت دوم «نئوکلاسیک» را پیتر برگر، توماس لاکمن، کلیفورد گیرتز و رابرت بلا مثال می زنند. سومین تحول نسبتاً اخیر «پسا ساختارگرایی» با افرادی مانند مری داگلاس، میشل فوکو و یورگن هابرماس مرتبط است. نویسنده مشاهده می‌کند که کنار هم گذاشتن مارکس، وبر و دورکیم که معمولاً سه سنت متمایز را نشان می‌دهند، غیرمتعارف است. از این دفاع می شود که برخی از مفروضات اساسی را که در هر سه سنت نمونه شده توسط این سه نویسنده مشترک بودند، کمتر مبهم می کند.

این باید برای نشان دادن مضامین این اثر کافی باشد. این کتاب مشتمل بر بررسی جزئیات و ارائه مثال‌هایی در رابطه با توسعه و ویژگی‌های چهار رویکرد تحلیل فرهنگی است که توسط نویسنده بیان شده است. در پایان، بخش پایانی وجود دارد که در آن نویسنده به تحلیل روابط و همپوشانی‌های این چهار رویکرد و برخی از مزایا و ضعف‌های آنها می‌پردازد.

گوردون فیشر، پروفسور ممتاز ریاضیات و علوم کامپیوتر، مدرس ارشد یک بار در ریاضیات و تاریخ و فلسفه علم.