خرید و دانلود نسخه کامل کتاب Șmecherie și lume rea
58.500 تومان قیمت اصلی 58.500 تومان بود.31.000 تومانقیمت فعلی 31.000 تومان است.
تعداد فروش: 75
| عنوان فارسی |
نیرنگ و دنیای شیطانی |
|---|---|
| عنوان اصلی | Șmecherie și lume rea |
| ویرایش | 1st edition |
| ناشر | Cartier |
| نویسنده | Adrian Schiop |
| ISBN | |
| سال نشر | 2017 |
| زبان | Romanian |
| تعداد صفحات | 262 |
| دسته | جامعه شناسی |
| فرمت کتاب | pdf – قابل تبدیل به سایر فرمت ها |
| حجم فایل | 10 مگابایت |
آنتونی رابینز میگه : من در 40 سالگی به جایی رسیدم که برای رسیدن بهش 82 سال زمان لازمه و این رو مدیون کتاب خواندن زیاد هستم.
توضیحاتی در مورد کتاب
کلاهبرداری و دنیای شیطانی جهان اجتماعی دستبند
این موضوع را انتخاب کردم چون به آن علاقه داشتم، این احساس را داشتم که به نوعی به موضوع تسلط دارم و به همین دلیل درگیر آن شدم. این یک شغل رویایی بود – بدست آوردن پول برای دور زدن در بارها یا کلوپ ها و صحبت با ویولونیست ها و طرفداران. تا زمانی که کبد شما می تواند آن را تحمل کند، این کار را ادامه دهید. نتیجه گیری؟ این که این موسیقی باله های بد رومانیایی است، از آدم های بداخلاق، پسران گوشه خیابان، و کلاهبرداران، بچه هایی با ارتباطات مافیایی. این که تا حد قابل توجهی بر پول خاکستری دنیای اموات استوار است (از آنجایی که بخش عمده ای از پول از ترازو در رویدادهای خصوصی، بیشتر دنیای اموات به دست می آید). این که او با حیله و حیله و پول آسان، شیوه زندگی آنها را با حجاب تجلیل می کند. که برخلاف هیپ هاپ، که در آن چیزها رو در رو گفته میشود، مانلها پیام را رمزگذاری میکنند، آن را تا حدودی به صورت رمزی میگویند – مستقیمتر در دهه 90، اکنون بیشتر و بیشتر بیضویتر. چرا این اتفاق می افتد؟ زیرا فریب در حال تبدیل شدن به یک ارزش مشکوک است. در دهه 90 حیله قانون بود و مردم به آن افتخار می کردند که از هر راهی پول در می آورند. اکنون این ترفند بیشتر و بیشتر مورد انگ است و مردم دیگر آن را نشان نمی دهند. اما بیایید خودمان را گول نزنیم – او هنوز آنجاست، فقط این که از فضای عمومی ناپدید شده است. حالا مردم ساکت می شوند و انجام می دهند. – آدریان شیوپ
گزیده ای از کتاب:
«تلخی و تبعیض، تحت تابو
در زندگی روزمره، مردم از فقر شکایت زیادی دارند – و یکی از موضوعات مورد علاقه، که در نوجوانانی که به آن دوران زندگی نمیکردند نیز وجود دارد، این است که در دوران رژیم کمونیستی بهتر از الان بود، که در آن زمان دولت میداد. شما خانه و محل کار و همه پول داشتند. حتی کارآفرینان کوچک هم این نوستالژی را دارند: «نگران فردا نبودی، آنقدر استرس نداشتی» (صاحب مغازه و بار 40 ساله) مردم بیپایان شکایت میکنند که پول کافی ندارند، مخصوصا اونایی که فامیل دارن که چیزی نداری سر سفره بچه ها بذاری، یه بار وارد مغازه شدی و حقوقش تموم شد، جوون ها گلایه می کنن که دیگه شغلی نیست، کارفرماها کارنامه نمی زنن، نگه می دارن. شما در یک دوره آزمایشی قرار می گیرید و سپس شما را بیرون می کنم.اما گرچه موضوع اصلی بحث ها، فقر به عنوان یک موضوع در دستان ظاهر نمی شود.
همچنین، هنگامی که مانل ها در مورد روابط بین اکثریت و کولی ها صحبت می کنند، این کار را با لحن جشن می گیرند و تساهل و تنوع را جشن می گیرند (“حتی اگر ترانسیلوانیایی، مولداوی یا کولی باشید، ما ساخت رومانی هستیم” معروف ترین مانل در این موضوع – Ionut Cercel، ساخت رومانی)؛ این با وجود نژادپرستی در مجاورت شدید نظرات موجود در فوتر آهنگ ها در YouTube. از طرف دیگر، نمی توان اعتراض کرد که طرفداران مانل، در Ferentari، محله ای که قومیت ها (رومی ها و اقوام رومانیایی) را در هم می آمیزد، به ندرت در فضای عمومی اظهارات توهین آمیز در مورد کولی ها می شنوید، یکی از چیزهایی که شگفت زده می شود. من در سال 2012 کشف کردم که در واژگان فعلی مردم به سادگی از عبارت نفرت نژادی در زمینه هایی مانند “من نفرت نژادی نمی کنم” استفاده می کنم.
بنابراین، دست کمی اجازه می دهد تا تنش های همزیستی بین اقوام را حدس بزنیم. مشهورترین آهنگ در این زمینه Tu romanca، eu tigan، اثر Liviu Pustiu si Susanu، یک آهنگ موفق از سال 2004 یا 2005 است. متن، با محوریت یک موقعیت خانوادگی، به طور غیرعادی مستقیمی برای لفاظی ترانه ها است. او که یک کولی و یک قاتل است، عاشق یک زن رومانیایی آبرومند است، اما والدینش با این رابطه موافق نیستند. اما متن موقعیت هالیوود را ملودراماتیزه نمی کند (اگر از مداخله سوسانو خواننده رپ انتزاعی کنیم)، بلکه آن را در حقیقت خام خود ارائه می دهد: «از آنجایی که مرا به سمت خودت بردی، به نوعی مرا به ایده گرفتی،/ فکر می کنم که تو- «خجالت کشیدم، / مرا کولی فقیر دیدند.» یا، حتی اگر ترانه بعد سیاسی صریح نداشته باشد، کاملاً رک و پوست کنده انگ قومی طبقه را به خود می گیرد: «احساس می کنم که تو اینطور نیستی. دیگر مرا می خواهی، / پدر و مادرت تو را به هم زدند ؛/ اما دیگر به تو نمی آید -/یا از من خجالت می کشی؟”
با این حال، این قطعه از جایگاه استثنایی برخوردار است. درباره فقر و ننگ صحبت نمی شود – یا اگر از آنها صحبت می شود، با عبارات بسیار پنهانی انجام می شود که تشخیص مرجع آن دشوار است. این همان چیزی است که در نمایشنامه بسیار زیبای فلورین مینون اتفاق می افتد، غریبه، در دروازه من چه می کنی؟ (2007؛ آهنگساز ماریان کولچا). متن، ملودراماتیک و روایی، در مورد پدر و مادری فقیر در حال مرگ صحبت می کند که پسر کوچک خود را برای آشتی با پسر بزرگ که ثروتمند شده – که او، پدر، سال هاست با او دعوا می کند، می فرستد: «من بیا پیش تو ای برادر / الان آمدم تا به تو بگویم:/ پدر دوست دارد تو را ببیند/ خداحافظی کند. پسر بزرگ وانمود می کند که برادرش را نمی شناسد: “غریبه در دروازه من چه می کنی؟ / از آنجا برو بیرون، فریاد نکش»؛ بعداً، پس از آنکه برادر به دوران کودکی و صدای خون اشاره کرد (“ببین برادر در دلت./بهتر است به آنچه می گوید گوش کن./ تو نمی توانی آنچه را که خدا داده است./ من برادرت هستم”) برادر بزرگتر برادرش را به خانه می فرستد: “برگرد خانه، / دیگر نمی خواهم در مورد تو بدانم”، نشانه این است که او هنوز او را می شناسد، اما می خواهد به هر طریقی با خانواده اصلی قطع کند. . متن هیچ اشارهای به قومیت نمیکند – اما وضعیت برای کولیهای جذبشده، در دادههای اولیه و اولیهاش مثال زدنی است: انگ قومی به معنای شرم از داشتن کاری با کولیها و اقوام کولی است. این تنها تفسیر ممکن نیست، اما تصور موقعیت دیگری از زندگی که در آن اشعار معنا پیدا کند، دشوار است. ”

نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.